دوشنبه# #،# #20# #مرداد# #1399

عضو هیئت علمی جهاد دانشگاهی خراسان رضوی پاسخ داد فرهنگ و اشاعه آن چه تاثیراتی در زندگی بشر می‌گذارد؟

اشتراک گذاری

عضو هیئت علمی پژوهشکده گردشگری جهاد دانشگاهی خراسان رضوی گفت: انسان‌ها فرهنگ را برای زندگیِ بهتر خود به وجود می‌آورند. فرهنگ باعث می‌شود که بتوانیم زندگی اجتماعی‌تری داشته باشیم؛ انتظار داریم هرچه جلوتر می‌رویم، انسان‌ها با ابداعات و خلاقیت‌هایشان وضعیت زندگی خود را بهتر کنند.

به گزارش پژوهشکده گردشگری دکتر حامد بخشی در گفت‌وگو با ایسنا، در خصوص تاثیرات فرهنگ‌ها از یکدیگر اظهار کرد: فرهنگ مجموعه‌ای از باورها، الگوهای رفتاری و آداب و رسوم است که انسان‌ها برای بهتر زندگی کردن ساخته‌اند. فرهنگ‌ها به دو دسته مادی و غیرمادی تقسیم می‌شوند. فرهنگ غیرمادی مجموعه‌ای از باورها، اعتقادات، آداب، رسوم و هنجارهایی است که جامعه به آن باور دارد. فرهنگ مادی نیز شامل اختراعات، ابداعات، معماری و ابزارهایی است که به کار می‌رود.

وی افزود: انسان‌ها فرهنگ را برای زندگیِ بهتر خود به وجود می‌آورند. فرهنگ باعث می‌شود که بتوانیم زندگی اجتماعی‌تری داشته باشیم. زندگی اجتماعی در قیاس با یک زندگی انفرادی کمک می‌کند تا برای یک زندگی مطلوب از باهم بودن استفاده کنیم. انتظار داریم هرچه جلوتر می‌رویم، انسان‌ها با ابداعات و خلاقیت‌هایشان وضعیت زندگی خود را بهتر کنند؛ وقتی زندگی‌ خود را بهتر کنند، یعنی تغییراتی در فرهنگ‌شان ایجاد کرده‌اند. به عنوان مثال تا پیش از این که کرونا بیاید، وقتی به یکدیگر می‌رسیدیم، برای ایجاد محبت در طرفین دست می‌دادیم. در حال حاضر که کرونا آمده این کار را ترک کرده‌ایم و حتی در آینده ممکن است دست دادن را فراموش کنیم و یا تصمیم بگیریم به خاطر خطرهای موجود دیگر دست ندهیم و لذت و سرخوشی‌ای که از این کار به دست می‌آوریم را از زندگی‌هایمان حذف کنیم.

عضو هیئت علمی پژوهشکده گردشگری جهاد دانشگاهی خراسان رضوی تصریح کرد: فرهنگ جامعه‌ای که در کنار سایر فرهنگ‌ها و جوامع دیگر قرار بگیرد، نسبت به جوامعی که متروک هستند، توسعه بیشتری پیدا می‌کند. زمانی که انسان‌شناس‌ها به جزایر دور افتاده سفر می‌کردند، شاهد فرهنگ ابتدایی این مناطق بودند. فرهنگ این جزایر نسبت به فرهنگ‌های غربی و آسیایی بسیار ابتدایی باقی‌مانده بود، فقط به لحاظ این که به خودشان متکی بوده و نتوانسته بودند فرهنگ خود را توسعه دهند. در بازه‌ای فرهنگ یونان عناصری از پیشرفت‌های فرهنگی مصر را اخذ کرد که معجزه یونایی در 2 هزار سال قبل از میلاد رخ داد و ماحاصل آن دانشمندانی نظیر ارسطو، افلاطون و سقراط و ریاضی‌دانانی مانند اقلیدس و فیثاغورت بودند. بخش قابل توجهی از آن چه که در یونان رخ داد مبتنی بر مصر باستان بود.

فرهنگ غرب در قرون وسطی متاثر از فرهنگ خاورمیانه و شرق بوده است

بخشی یادآور شد: در دوران پس از اسلام، میزان زیادی از علوم یونانی‌ها را اخذ کردیم و فلسفه‌هایی مانند ابن سینا بر مبنای فلسفه ارسطو ساخته شد. به همین ترتیب فرهنگ غرب متاثر از فرهنگ شرق و خاورمیانه بوده و در دوران قرون وسطی، بخش زیادی از فرهنگ ما را اخذ کردند. این یکی از عوامل توسعه فرهنگ خاورمیانه‌ای‌ها، غربی‌ها و شرق‌دوری‌ها بود، چرا که سوای فرهنگ‌هایی که خودمان داشتیم از فرهنگ سایر جوامع نیز استفاده کردیم.

وی با اشاره به نحوه شکل‌گیری اشاعه فرهنگی خاطرنشان کرد: اشاعه فرهنگی معمولا به چند طریق صورت می‌گیرد. یکی از آن‌ها تجارت است. تاجران چینی کالاهایی از جاده ابریشم به ایران و اروپا منتقل می‌کردند. کالاهای دست‌ساز بشری بخشی از عناصر فرهنگی است که به ما منتقل می‌شد. جنگ، وسیله دیگری برای اشاعه فرهنگ است. بخش قابل توجهی از اشاعه‌های فرهنگی از طریق جنگ و تسلط بر جامعه دیگر صورت گرفته است.

فرهنگ؛ عناصر هویتی و عناصر کارکردی آن

عضو هیئت علمی پژوهشکده گردشگری جهاد دانشگاهی خراسان رضوی در خصوص عناصر فرهنگ بیان کرد: عناصر فرهنگی را می‌توان در یک طیف قرار داد. یک سر طیف عناصر هویتی و یک سر آن عناصر کارکردی فرهنگ است. برخی عناصر فرهنگی جنبه کارکردی‌شان بیشتر از جنبه هویت‌ساز است. برای مثال وارد کردن یک دستگاه کپی از جامعه دیگر را در نظر بگیرید. این دستگاه بیشتر جنبه کارکردی دارد و عنصر هویت‌ساز نیست که بخواهد هویت فرهنگی را دگرگون کند. در مقابل آن، عناصری مانند باورها، دین، زبان، ارزش‌ها و هنجارها وجود دارد که هویت‌ساز است. عناصر فرهنگی غیرمادی عمدتا هویت‌ساز هستند.

بخشی افزود: معمولا جوامع و فرهنگ‌ها برای تغییر نکردن هویت‌شان، ترجیحشان این است به جای عناصر هویت‌ساز، عناصر کارکردی را اخذ کنند. در سوی مقابل، جوامع فرستنده بیشتر به دنبال این هستند تا عناصر هویت‌ساز خود را منتشر کنند. به همین خاطر است که برای ورود تکنولوژی،‌ حتی با صرف هزینه اصرار می‌ورزیم، اما در مقابل اشاعه رایگان زبان انگلیسی مقاومت می‌کنیم.

وی گفت: وقتی یک جامعه عناصر زیادی از فرهنگ جامعه دیگر را اخذ می‌کند، میزان اشاعه آن جامعه در توسعه فرهنگی از میزان نوآوری خودش پیشی گرفته و فرهنگ آن جامعه در فرهنگ جامعه ارسال‌کننده محو می‌شود. اینجاست که فعالان فرهنگی احساس خطر کرده و برای جلوگیری از خودباختگی فرهنگی در اشاعه فرهنگ از جامعه دیگری نسبت به شیوه‌های نوآوری و تولید عناصر فرهنگی در جامعه خود مقاومت می‌کنند.

عضو هیئت علمی پژوهشکده گردشگری جهاد دانشگاهی خراسان رضوی عنوان کرد: در دوران پس از اسلام جامعه ایرانی با ابداع زبان فارسی میانه، تلفیقی از فارسی پهلوی با زبان عربی به نوآوری رسید تا هویت خود را حفظ کند. از همین رو به دلیل تفاوت هویتی که جامعه ایرانی داشت، جهان اسلام ما را بیگانه محسوب می‌کرد. در دوره صفویه نیز حاکمان بر اسلام شیعی تمرکز کردند تا بتوانند با استفاده از توسعه مذهب شیعه تمایزی در فرهنگ جامعه ایرانی در مقابل حکومت عثمانی آن زمان ایجاد کنند و بتوانند یک هویت مستقل برای کشور ایران به وجود آورند.

بخشی در خصوص نقش دانش و مراودات علمی در توسعه فرهنگ بیان کرد: دانش جزو فرهنگ است. در آن زمان ارتباطات علما از طریق سفر صورت می‌گرفت. بخشی از تجارت نیز تجارت کتاب بود. در دوران مامون نهضتی به نام ترجمه شکل گرفت. تاجران از کشورهای اروپایی بار کتاب می‌آوردند. مامون نیز گفته بود که مترجمین به ازای هر ورقی که ترجمه کنند هم‌وزن آن طلا دریافت خواهند کرد. تعداد زیادی از کتاب‌های یونانیان باستان و اروپاییان ترجمه شد و منشأ جنبش فرهنگ علمی جهان اسلام در قرون سوم تا ششم هجری قمری را رقم زد. در حال حاضر با گسترده‌تر شدن ارتباطات، عامل مستقل و قدرتمندی ایجاد شده که اشاعه فرهنگی را سریع‌ و راحت‌تر کرده است. همچنین هم‌اکنون بخش زیادی از اشاعه فرهنگی از طریق تجارت فیلم صورت می‌گیرد.

وی در رابطه با نحوه به‌روز کردن ارزش‌ها و نزدیک کردن آنان به یکدیگر ابراز عقیده کرد: برخی فعالان فرهنگی که قصد دفاع از فرهنگ خودشان را دارند، معتقدند آنچه دارند تمام و کمال است و نیازی به تغییر ندارد. بخشی دیگر از فعالان فرهنگی، محافظه‌کاران فرهنگی هستند. محافظه‌کاران فرهنگی از اینرسی فرهنگی حمایت می‌کنند.

بخشی افزود: از نظر اجتماعی نمی‌توان مجموعه‌ای از ارزش‌ها را کامل و غیر قابل تغییر دانست. ارزش‌ها دائما در حال تغییرند و خودشان را متناسب با زمانه و وضع اجتماعی خود قرار می‌دهند. البته یک‌سری از ارزش‌ها مانند صداقت همواره در تمام جوامع یکسان و ثابت هستند.

عضو هیئت علمی پژوهشکده گردشگری جهاد دانشگاهی خراسان رضوی با توجه به عناصر هویت‌ساز، در مورد تاثیرات وجود هویت‌های متغیر و متفاوت در جامعه تصریح کرد: انسان‌ها معمولا به روش عمل‌گرایانه‌ای عناصر فرهنگی را با یکدیگر ترکیب می‌کنند. البته دو عنصر فرهنگی ناسازگار نمی‌توانند مدتی همزمان در کنار هم باقی بمانند، اما گاهی انسان‌ها با تغییری که در آن ایجاد می‌کنند، عنصر بیگانه را تبدیل به خودی کرده و یا بخشی از عنصر خود را تغییر می‌دهند و با اصلاحاتی که در عناصر فرهنگی به وجود می‌آورند، آن‌ها را به گونه‌ای تغییر می‌دهند که برایشان پیامد بهتری داشته باشد.

بخشی ادامه داد: به عنوان مثال در دوران مشروطه برخی از علمای دینی از جمله آخوند خراسانی و میرزا نایینی کتاب‌هایی نوشتند که دموکراسی غربی را با اسلام آشتی داده و برهان‌هایی آورند که دموکراسی نسبت به استبداد، به اسلام نزدیک‌تر است. این‌ها تلاشی بود که علمای بزرگ دینی سعی داشتند، عنصر فرهنگی غربی وارد شده که نسبت به آن احساس مطلوبی داشتند را با عنصر فرهنگی خود یعنی اسلام سازگاری دهند.

وی در پاسخ به این سوال که آیا از فرهنگ غیر ایرانی برای تقویت عناصر خودمان استفاده می‌کنیم یا خیر، گفت: وقتی زبان عربی را اخذ کرده و وارد زبان فارسی کردیم، دایره لغات ما وسیع‌تر شد. وقتی کلماتی از زبان دیگر اخذ می‌کنیم، معانی آن را هم همراهش وارد می‌کنیم. نقطه اوج شعر ایران، شعر حافظ و سعدی است که با کلمات غنی شده عربی در آمیخته است.

فردوسی، زبان فارسی را به عنوان یک عنصر هویت‌ساز ایرانی مطرح کرد

عضو هیئت علمی پژوهشکده گردشگری جهاد دانشگاهی خراسان رضوی با اشاره به منظور فردوسی از سرودن مصرع «عجم زنده کردم بدین پارسی»، بیان کرد: ایران در حال تبدیل به کشوری مانند مصر بود؛ یعنی فرهنگ ایران در حال حل و هضم در فرهنگ عربی بود. مجموعه‌ای از نخبگان فرهنگی و ادبی همانند دقیقی و رودکی و در راس آن‌ها فردوسی توانستند از هویت زبان فارسی دفاع و آن را تقویت کرده و زبان فارسی را به عنوان یک هویت مجزا در کنار زبان عربی تثبیت و آن را به عنوان یک عنصر هویت‌ساز ایرانی مطرح کنند.

بخشی در خصوص سیطره فرهنگ غرب و نفوذش در سایر فرهنگ‌های بومی خاطرنشان کرد: زمانی که جامعه دیگر را از خودمان برتر می‌دانیم، برتری فناوری، نظامی و تجاری ابزارهایی است که جامعه مقصد را برای پذیرندگی آن فرهنگ آماده می‌کند. اولین و اصلی‌ترین ملاک‌های ما برای برتری جامعه دیگر، رفاه عمومی مردم آن جامعه است. چرا ایران و از جمله اروپا آمادگی این را دارند که فرهنگ آمریکایی را اخذ کنند؟ به این دلیل است که احساس می‌کنند این فرهنگ در آمریکا جواب داده و رفاه و قدرت قابل توجهی را برای مردم جامعه خودش به ارمغان آورده است.

وی اضافه کرد: نخستین تماس‌های جدی ایران با غرب در زمان قاجار شکل گرفت. شاهزاداگان ایرانی به عنوان روشن‌فکر سوال داشتند که غرب چه کرده که از ما برتر شده است؟ یک سری از آنان جوابشان در فرهنگ غرب بوده و علت برتری را فرهنگ غرب می‌دانستند. آن‌ها به این نتیجه رسیده بودند که سبک زندگی و فرهنگ غرب است که این برتری را به بار آورده است، پس اگر ما هم می‌خواهیم به برتری همچون غرب دست‌یابیم باید همان فرهنگ را اخد کنیم. بسیاری از فعالیت روشن‌فکران در همین راستا بود و تلاش می‌کردند که جامعه ایرانی را به سطح جامعه غربی برسانند؛ چرا که فکر می‌کردند اگر عناصر فرهنگ غربی در جامعه ایران مستقر شود، جامعه ما به همان قدرت و به همان خوشبختی مردم غرب خواهد رسید.

انتهای پیام

اخبار