سه شنبه# #،# #07# #مرداد# #1399

اگر برابری و احترام و رشد زنان واقعا دغدغه باشد، حساسیت‌ها را روی شکل‌های ضمنی‌تر بی‌حرمتی باید تقویت کرد

اشتراک گذاری

"اکتفا به نقد آزار کلامی کافی نیست"عنوان یادداشتی است از دکتر ندا رضوی زاده، عضو هیات علمی پژوهشکده گردشگری جهاد دانشگاهی خراسان رضوی که با نگاه به ویدئو نشر یافته خانم جوان نماینده کنگره امریکا نوشته شده است؛ متن کامل این یادداشت را در ادامه می توانید بخوانید:


ویدیویی (https://t.me/TebyanOnline/40733) از خانمی که عنوان جوان‌ترین نماینده کنگره امریکا را دارد اخیرا خیلی وایرال شده است. به جز موضوع حساسیت‌برانگیز صحبت او (آزار کلامی و اهانت به زنان)، احتمالا سخنوری و اعتمادبه‌نفس او در این نطق موجب جلب توجه شده است. و البته بدون چنین ویژگی‌هایی، یک سیاستمدار حرفه‌ای که می‌خواهد در صحنه سیاست بماند، نمی‌تواند رای و نفوذ جذب کند و تاثیرگذار باشد. او در نطق خود رفتار همکاران نماینده خود و دیگر مردانی که او یا زنان دیگر را مورد آزار کلامی قرار داده‌اند به طرز رسا و سنجیده‌ای به نقد می‌کشد.
نکته‌ای که جالب توجه است وایرال‌شدن این ویدیو، هم از سوی زنان و هم مردان، است. الکساندریا اوکاسیو-کورتز می‌گوید پیشتر نیز در محیط‌های کاری دیگر و شغل‌های قبلیش (پیشخدمتی بار و رانندگی اتوبوس) و در مترو و خیابان‌های نیویورک شاهد آزار کلامی مردان بوده است، و حالا فرصت یافته صدای زنان برای اعتراض به این گونه بدرفتاری باشد. گویا بعضی خانم‌های جسور نماینده‌ مجلس ایران هم شاهد چنین آزارهای کلامی بوده‌اند. با این حال، به عنوان یک زن یادم نمی‌آید در محیط‌های کار و تحصیلی که تا کنون بوده‌ام شاهد این شکل از بی‌احترامی‌ به خودم یا زنان دیگر بوده باشم. اتفاقا به نظر می‌رسد در محیط‌های کار و زندگی مدرن، رکیک گویی و ناسزاهای اینچنینی به این دلیل که بسیار وقیحانه و خارج از اتیکتِ مرسوم به حساب می‌آید و پرستیژ فرد را تنزل می دهد، به‌وضوح قبح دارد و کمتر کسی جرات می کند آن‌ها را به طور علنی به‌کار ببرد، و اگر به کار ببرد، دست کم ظاهرا، مورد سرزنش قرار می‌گیرد و کارش تقبیح می‌شود. نکته مهم این است که تشخیص بی‌احترامی ای که به شکل رکیک‌گویی ظاهر می‌شود، همیشه آسان است و برای مخاطب به راحتی مشاهده‌پذیر و اثبات‌شدنی است. بنابراین، دست کم در تجربه من، این که کسی در محیط‌های امروزی آشکارا مورد این گونه از بی‌احترامی‌ قرار بگیرد، خیلی شایع نیست. اگرچه هر میزان آن نپذیرفتنی و محکوم است.

اما مساله ظریف‌تر آنجاست که در روابط و محیط‌های مدرن‌تر، در موقعیت‌های پرشماری، تحقیرها، طردها، تبعیض‌ها و بی‌احترامی‌ها بسیار ضمنی‌تر و طبیعی‌پنداشته‌شده‌تر است، و بنابراین سوء نیت و بدرفتاری طرف مقابل کمتر مشاهده‌شدنی و اثبات‌پذیر است. به همین دلیل به‌سختی می‌توان معترض شد و خواهان جبران و تغییر رفتار شد. از آن جا که اثبات سوء رفتار در شرایط اخیر سخت است و طرف به‌راحتی می‌تواند انکار کند، یا تعبیر دیگری به رفتارش نسبت بدهد؛ دیگران هم به‌ندرت حمایت و همدلی می‌کنند، یا صرفا می‌کوشند رفتار طرف مقابل را حسن‌تعبیر کنند، به‌جای محکوم کردن آن و حمایت از قربانی. محکوم کردن کسی که وقیحانه در ملاعام فحش رکیک به یک زن می‌دهد اتفاقا ساده است چون تشخیصش سخت نیست و به‌علت بار عاطفی آن همدلی‌برانگیز است. به همین دلیل نطق خانم اوکاسیو-کورتز وایرال می‌شود. به‌نظر من، اگر برابری و احترام و رشد زنان واقعا دغدغه باشد، حساسیت‌ها را روی شکل‌های ضمنی‌تر و غیرجنسی‌ترِ تحقیر، طرد، بی‌حرمتی، سوءاستفاده یا به‌بازی‌گرفتن زنان در محیط‌های کار و زندگی باید تقویت کرد.

اخبار