دوشنبه# #،# #20# #فروردین# #1397

تخلف از قوانین رانندگی ارزش شده است!

اشتراک گذاری

همه انسان ها به مجموعه ای از ارزش های فرهنگی پایبند هستند و تلاش می کنند که آنها را در زندگی خود رعایت کنند. حتی زمانی که به دلیل تعارض منافع یا ارزش ها، وادار به تخطی از این ارزش ها می شوند، تلاش می کنند تا حتی الامکان این کجروی را از نظر دیگران پنهان کنند و در صورت آشکار شدن این رفتار، احساس خجالت یا شرمساری می کنند.

 نوشته دکتر حامد بخشی عضوهیات علمی گروه جامعه شناسی گردشگری با عنوان "تخلف از قوانین رانندگی ارزش شده است!" که در روزنامه شهرآرا (1397/1/19) به چاپ رسیده است را در ادامه می توانید بخوانید:

همه انسان ها به مجموعه ای از ارزش های فرهنگی پایبند هستند و تلاش می کنند که آنها را در زندگی خود رعایت کنند. حتی زمانی که به دلیل تعارض منافع یا ارزش ها، وادار به تخطی از این ارزش ها می شوند، تلاش می کنند تا حتی الامکان این کجروی را از نظر دیگران پنهان کنند و در صورت آشکار شدن این رفتار، احساس خجالت یا شرمساری می کنند.
 
با این مقدمه، چه می شود که بخش کثیری از مردم در جامعه ما نه تنها تمایلی به رعایت قوانین و هنجارهای رانندگی در شهر و جاده ندارند، بلکه در منظر دیگران از آنها تخطی می کنند و از این کار احساس شرمساری نیز نمی کنند؟ پاسخ روشن است. به دلیل اینکه مردم جامعه هنجارهای رانندگی را ارزش نمی دانند و بلکه برعکس، عدم رعایت آن را ارزش می پندارند!
چنین ادعایی در بدو امر عجیب و باورناکردنی می آید. به خاطر همین بایستی برای اثبات آن دلایل و شواهدی اقامه کنیم.

یکی از شواهد ارزش های فرهنگی آن است که جامعه به رعایت آن پاداش های رسمی و غیر رسمی می دهد، تخطی از آن را مجازات می‌کند و از مجازات خاطیان حمایت می‌کند و بلکه به متصدیان برای مجازات آنان فشار می آورد. در بسیاری موارد فشار افکار عمومی جامعه نقش به سزایی در تسریع و تشدید متهمان داشته است. برای مثال، فشار افکار عمومی در مورد سارقانی که خواسته یا ناخواسته موجب مرگ بنیتا، کودک هشت ماهه، در اتومبیل مسروقه داشتند، موجب شد تا قوه قضاییه با سرعت و شدت بیشتری نسبت به معمول به این پرونده بپردازد. به همین ترتیب، جامعه نه تنها در مورد قاتل آتنا، دختر بچه هشت ساله، خواهان تخفیف نشد که با شدت خواستار اشدّ مجازات او بود. این نشان می دهد که افکار عمومی جامعه نسبت به برخی جرایم و کجروی ها حساس است و خواهان اعمال مجازات نسبت به خاطیان است. همچنین به نظر می رسد افکار عمومی جامعه بیش از حاکمان خواهان مجازات مفسدان اقتصادی است و تخفیف در مجازات آنان را نمی پسندد. 

در مورد جرایم رانندگی و راهنمایی چطور؟ احتمالا بسیاری از ما با چنین صحنه ای مواجه شده ایم که راننده خاطی ای مشغول چانه زنی با پلیس راهنمایی و رانندگی است و دیگرانی که از آنجا می گذرند تلاش می کنند تا با میانجی گری و پادرمیانی تخفیفی در مجازات راننده خاطی از پلیس طلب کنند. در جاده ها راننده های «با معرفت» حضور یا اختفای پلیس راهور را به خودروهایی که از مقابل می آیند با علامت انگشت نشان می دهند! بیش از 80 درصد رانندگان، به ویژه جوانان (به جز اقلیت «بچه مثبت ها»!) در 3 سال گذشته حداقل یک بار برای جرایم رانندگی جریمه شده‌اند و مهمتر اینکه از آشکار شدن یا حتی بیان این امر در حضور دیگران احساس شرم نمی کنند.
با این حال، جامعه نسبت به برخی بدرفتاری ها در رانندگی با بوق ممتد کشیدن یا رفتارهای نمادین دیگر واکنش نشان می دهد. در یک مسیر شلوغ، رانندگان به ماشینی که تلاش می‌کند با «زرنگی» خارج از خط از دیگران سبقت بگیرد و موجب قفل شدن ترافیک می شود، واکنش منفی نشان می دهند. به همین خاطر، این گونه رفتارها معمولا در اقلیت و انگشت نما است، هر چند همچنان وجود دارد. 

در مقابل برخی دیگر از تخلفات رسمی رانندگی، جامعه واکنش ملایم تری دارد. برای مثال، در یک کوچه عبور ممنوع، راننده متخلف زمانی که با خودروی مقابل مواجه می شود، کنار می کشد تا او رد شود. راننده عبوری هم معمولا واکنش تندی نشان نمی دهد و به نوعی مصالحه برد-برد تن می دهد. 
این نمونه ها نشان می دهد که: 
اولا، میان مجموعه هنجارهای رسمی ترافیکی با هنجارهای غیررسمی و مورد قبول جامعه در این زمینه، شکاف و بلکه تعارض وجود دارد. جامعه بسیاری هنجارهای ترافیکی وضع شده توسط حاکمیت را قبول ندارد و در نتیجه تخطی از آنها را نامطلوب ارزیابی نمی کند.
ثانیا، جامعه نسبت به هنجارهای و ارزش های ترافیکی مورد قبول خود، حساس است و در مورد تخطی از آنها واکنش نشان می دهد. 

نتیجه این دو گزاره آن است که راه حل اصلاح رفتارهای ترافیکی جامعه، نه به کار گیری نظام پاداش و تنبیه نامشروع از نظر جامعه، که فرهنگ سازی است. به عبارت دیگر، پیش از مجازات رفتاری به عنوان جرم، ابتدا باید جرم بودن آن مورد قبول جامعه قرار گیرد. در غیر این صورت، تعریف و اعمال یک سویه آن از سوی حاکمیت، صرفا موجب افزایش شکاف دولت- ملت در جامعه می گردد.

 

اخبار