شنبه# #،# #29# #مهر# #1396

بازگشت به اجتماع محلی

اشتراک گذاری

اگر مروری بر نظریات جامعه شناسان قرن نوزده داشته باشیم، می بینیم که کانون اصلی نظریات آنان تمایزی است که جامعه سنتی را از جامعه مدرن جدا کرده است. 
متن کامل یادداشت دکتر حامد بخشی، عضو هیات علمی گروه جامعه شناسی پژوهشکده  گردشگری جهاد دانشگاهی را با عنوان «بازگشت به اجتماع محلی» می توانید در ادامه بخوانید:

اگر مروری بر نظریات جامعه شناسان قرن نوزده داشته باشیم، می بینیم که کانون اصلی نظریات آنان تمایزی است که جامعه سنتی را از جامعه مدرن جدا کرده است. تونیس با طرح گزل شافت و گماین شافت، دورکیم با نظریه انسجام اجتماعی مکانیکی و ارگانیکی و آنومی، اسپنسر با مدل جامعه پیچیده مضاعف و ماکس وبر با استعاره قفس آهنین عقلانیت صوری جامعه مدرن، همگی در جامعه سنتی پیشین ویژگی هایی را می یافتند که در جامعه مدرن از بین رفته بود.

به نظر می رسید جوامع پیشین در واقع اجتماعاتی محلی بودند که دارای خصلت روابط گرم عاطفی بین افراد، شناخت و تاثر اجتماعی از رخدادهایی که برای تک تک افراد آن اجتماعات اتفاق می افتاد بودند. در این اجتماعات محلی، اگر فردی رفتاری خلاف هنجار و عرف اجتماعی انجام می داد، همه مطلع و نیز متاثر می شدند.

مساله فردی در واقع مساله جمعی بود و از این رو وجدان جمعی جامعه متاثر و متلاطم می شد. از این رو، مجازات علنی و قابل مشاهده فرد خاطی خواست عمومی مردم بود و انجام می شد. به همین خاطر دورکیم جوامع سنتی را دارای حقوق تنبیهی می داند، در مقابل جوامع مدرن که حقوق ترمیمی دارند.  در جوامع جدید به دلیل افزایش تراکم جمعیت دیگر امکان چنین شناخت همگانی از تک تک افراد جامعه و روابط عمیق وجود نداشت. به همین خاطر «گمنامی» خصلت جوامع جدید شناخته می شد و اینکه دیگر جرم تجاوزی به کل جامعه تلقی نمی شد، بلکه یک رفتار فردی بود که باید شاکی خصوصی می داشت.

جامعه گسترده تر و متنوع تر از آن شده بود که انسجام مکانیکی مدّ نظر دورکیم بتواند وجدان جمعی ایجاد کند برای رفتارهای فردی خلاف هنجار. این همان انسجام ارگانیک دورکیم است که در آن اساسا تمایزهای بین افراد است که موجد و موجب انسجام جامعه می شود و دیگر پیوند دهنده افراد در یک جامعه روح جمعی واحد حاکم بر آنها نیست، بلکه نیاز و کارکردی است که هر فرد برای دیگری و کل جامعه دارد.
 
این سخنان همه درست بود و شواهد و مویداتی قوی در جامعه جدید داشت تا امروزی که فناوری آی سی تی دوباره وجدان جمعی واحد را به جامعه بازگردانده است. جامعه ای که پیش از آن امکان اطلاع عمومی از رخدادهای کوچک و بزرگ پیرامون را نداشت، امروزه به مدد شبکه های اجتماعی در ارتباط تنگاتنگ با رخدادها و وقایعی است که در آن اتفاق می افتد.

با گذر از عصر رسانه های جمعی یک سویه که متاثر از صاحبان قدرت و ثروت اجتماعی عمدتا بازگوکننده علایق و سلایق اقلیت صاحب نفوذ بود، امروزه شبکه های اجتماعی دوباره خصلت اجتماع محلی را به جامعه باز گردانده اند. اینکه مردم جامعه هستند که تعیین می کنند چه رخدادی ارزش خبری دارد و چه تقاضایی برای برخورد و مواجهه با آن دارند.

بسیاری از رخدادهایی که در  گذشته به تصمیم رسانه های جمعی مورد بی محلی قرار می گرفت، امروز صدر خبرها و روندهای خبری قرار می گیرند، افکار اجتماعی را متاثر می کنند و خواست و اراده جمعی را رقم می زنند. به نظر می رسد ما اکنون در مرحله بازگشت به عصر اجتماع محلی (community) قرار گرفته ایم.

اخبار