يک شنبه# #،# #25# #تیر# #1396

حاشیه نشینی و درماندگی آموخته شده

اشتراک گذاری

یادداشت دکتر حامد بخشی، عضو هیات گروه جامعه شناسی علمی پژوهشکده  گردشگری جهاد دانشگاهی را با عنوان «حاشیه نشینی و درماندگی آموخته شده» می توانید در ادامه بخوانید:

یکی از دستاوردهای نظریه شرطی سازی عامل، مفهومی به نام «#درماندگی_آموخته_شده» است. آزمایش های روانشناسان رفتارگرا نشان داده افرادی که در تجربیات قبلی نتوانسته اند با اقدامات خود شرایط آزارنده را کنترل کنند، به تدریج درماندگی را می آموزند؛ یعنی یاد می گیرند که در مقابل شرایط ناگوار پیش رو منفعل عمل کنند، ولو اینکه توان تغییر شرایط را داشته باشند.

این #نظریه نتیجه می گیرد که باور به عدم کنترل شرایط، شرطی سازی را غیر ممکن می‌کند. به زبان ساده تر، اگر فردی اعتقاد داشته باشد که نمی توان شرایط را به سود خود تغییر داد، نمی توان به او اقدام در جهت تغییر شرایط را آموخت. اما چنین باوری خود محصول تجربیات پیشینی است.

#حاشیه_نشینان به عنوان گونه ای از سنخ کلی تر افراد فقیر یا ناتوان، در تجربیات مختلف آموخته اند که نمی توانند بر شرایط محیطی کنترل داشته باشند. هر کدام از آنها احتمالا تجربیاتی دارند که چگونه تلاش آنها برای صرفه جویی در هزینه ها و پس انداز، با یک حادثه از بین رفته است.

احتمالا تجربیاتی دارند از اینکه چگونه محصول تلاش برای کار بیشتر، منظم تر و سختکوشانه تر با رخداداهایی نظیر تصادف، بیماری و نظایر آن هدر رفته است و به نوعی با فردی که چنین نکرده در یک سطح قرار گرفته اند.

چنین شرایطی در آنها باور عدم کنترل بر شرایط زندگی شان را ایجاد کرده است. به همین خاطر آنها در مقابل جامعه پذیری ثانویه به سمت کارافرینی، به دست گرفتن کنترل زندگی، تلاش برای تغییر وضعیت خود و درآمدن از تله فقر مقاومت ذهنی و رفتاری دارند. جامعه پذیری اولیه آنها با عدم کنترل شرایط زندگی و باور #تقدیرگرایی سرشته شده و جامعه پذیری ثانویه آنها به سوی تلاش برای #تغییر_وضعیت زندگی به سادگی امکان پذیر نیست و با مشکلات عمومی جامعه پذیری ثانویه همراه است.

به همین خاطر، آمادگی ذهنی و رفتاری حاشیه نشینان برای آموزش و به کار بستن آموزش های توانمند سازی از سایرین کمتر است.

اخبار